زیر و زبر

روز نوشتهای من؛ اینجا میخام از زیر و زبر زندگیم، از فراز و نشیبام بنویسم. ممنونم که به من سر میزنین:)

زیر و زبر

روز نوشتهای من؛ اینجا میخام از زیر و زبر زندگیم، از فراز و نشیبام بنویسم. ممنونم که به من سر میزنین:)

مهربونیهایی که یادمون نمیره

انواع مختلفی از محبت و مهربونی وجود داره. ممکنه فکر کنین که نه بابا این دیگه چیه. حالا توضیح میدم خدمتتون  یک نوع از مهربونی که غالبا همه ی ما میشناسیمش و از نزدیک باهاش برخورد داشتیم همون محبتیه که باعث دلگرمیه آدمه. محبت به یه دوست، به خانواده، یه عشق قدیمی و حالا هرچیزی که وختی یادش میفتی یا خود اون آدمو میبینی یه حس لذت بخشی بهت میده. اینجور محبتها لازمه ی زندگیه. عین اکسیژن میمونه اگه نباشه میمیری. نمیتونی ادامه بدی دیگه. اما بر عکس اونی که فکر میکنین همه ی محبتها ازین نوع نیست بعضی محبتها مثه تار میمونن دست و پامونو میبندن. مارو محدود میکنن و از اونی که هستیم مارو دور میکنن. اینا محبت نیست. انگار یه جور واکنش دفاعیه آدمهاییه که میترسن تنها بمونن و واسه همین دارن مهربون بازی درمیارن. آره درسته مهربون بازی. یعنی داره بازیت میده و واقعن مهربون نیست.

مواظب دور و وریاتون باشین. اونایی که خیلی قربون صدقه میرن و میمیرنو زنده میشن واستون خیلی وختا واسه یه سر درد خودشون خیلی بیشتر اهمیت قایلن تا اینکه بخان تو موقعیتهای سخت به شما کمک کنن.

مهربون باشین. با همه. اما مهربون واقعی نه ازون الکی چاخانا.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.