زیر و زبر

روز نوشتهای من؛ اینجا میخام از زیر و زبر زندگیم، از فراز و نشیبام بنویسم. ممنونم که به من سر میزنین:)

زیر و زبر

روز نوشتهای من؛ اینجا میخام از زیر و زبر زندگیم، از فراز و نشیبام بنویسم. ممنونم که به من سر میزنین:)

پروژه ی جینگیل جات

بعله. من یه پروژه ای دارم به اسم جینگیل جات که توش کلی عکسای کارای هنری که خوشم میاد و دوس دارم رو از جاهای مختلف پیدا میکنم و میشینم یه موقعهایی از توی اونا بعضی چیزا رو درست میکنم. چند وخت پیش توی تابستون واسه خودم یه دسته کلید پارچه ای درست کرده بودم که در واقع یه مرغ تپل خیلی خوشگلی بود. متاسفانه دم دست نبود نشد ازش عکس بگیرم. الغرض چند روز پیش با دوستان توی دانشگاه در حال چرخ چرخ بودیم دیدیم یه جا دارن ازین کارای دستی میفروشون و اونجا بود که من با عشق زندگیم، بعله درست خوندین عشق زندگیم، آشنا شدم. ایشون کسی نیستن جز عمو جغد شاخدار. وووی. یعنی عالیه. ازون روز که آوردمش خونه هی خاستم به کلش یه حلقه بندازم ازینم به عنوان جاکلیدی استفاده کنم اصلن دلم نمیاد بهش دست بزنم. میگم الکی کلش سوراخ میشه گناه داره بنده خدا.


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.